آغاز یک وضع باثبات نیست، عشق آغاز دگرگونی است، دگرگونی وسیع در شخصیت، زندگی و تمام ارتباطات نزدیک دونفر که عاشق یکدیگر هستند، هر کدام دیگری را ایده آل می داند، مانند دو نوازنده که هر کدام از دید دیگری بسیار زیبا و دلنشین می نوازد. اما بعد از ازدواج این دو نفر باید با هم یک آهنگ و یک موسیقی را ارائه کنند و این غیر از هنر نوازندگی، نیاز به هماهنگی دارد و عنصر هماهنگی آن چیزی است که فراتر از عشق است. هماهنگی در زندگی مشترک، تا حد زیادی قابل یادگرفتن است که با آموختن این مهارت های ارتباطی، می توان ازدواج مثبت و موفقی داشت. عشق همچون جنونی است که انسان را از خانه و پناهگاه خویش بیرون می کشاند و او را با تلخی و شیرینی اش به وادی جدیدی می فرستد. انتخاب با توست